زندگی بهتر

که به آرامش برسم

شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۹:۲۴ ق.ظ

من میدونم وقتش رسیده یه تکونی به خودم بدم و بشم همون مریم با انگیزه و خوشحال سابق که همه به لبخند های دائمیش حسودی میکردن. میدونم که باید بعضی نشانه ها رو از زندگیم پاک کنم. دنبال بعضی چیزا نرم. میدونم که باید مقدمات یه تغییر خوب رو فراهم کنم اما تنبلیم میاد. در ناخودآگاهم میل دارم به همین رکودی که درش هستم. به فکر کردن به نشد و نمیشه ها. میل دارم به غمگین بودن.

یادم میاد یه زمانی واسه اینکه حال خودمو خوب کنم شادی رو فیک میکردم. تو آینه الکی لبخند میزدم. به آدما محبت میکردم. قدردان کوچکترین نعمت های خداوند بودم. با عشق به طبیعت اطرافم نگاه میکردم. نتیجه هم گرفتم. اون شادی برام واقعی شد. یاد گرفتم مثبت بودن و خوش بودن رو . شاید فکر کنید چون با این روش به دستش آورده بودم از دستش دادم اما نه. خودم دلیل رفتنش رو میدونم.

الان اگه از بیرون به زندگی من نگاه کنید می بینید همه چیز خوبه. درسم تموم شده، رفتم سر کار، مستقل از خانواده دارم زندگی میکنم، تنها نیستم، هدف دارم برای آینده م.

به نظر خودم هم همه چی خوبه اما قدرش رو نمیدونم. حسی شبیه به دلمردگی یا پوچی دارم. اما دلمرده و پوچ نیستم. احساس میکنم افتادم تو دام .یه جور تله ی ذهنی برای گند زدن به آینده م .

چیزی که میخواستم از اول بگم اینه که با وجود دونستن همه ی اینا من نمیتونم مثلا از همین لحظه تصمیم بگیرم زندگیمو اصلاح کنم. باید تو یه حالت انگیزشی قرار بگیرم. مثلا حین پیاده روی سریع، یا بعد از مدیتیشن، یا جلوی آینه .

اما یه حسی بهم میگه امروز روزشه. استارت بزنم تغییر رو. از شروع همین نوشته 

من همون مریم قبلی نمیشم. یه مریم بهتر میشم :)


  • ۹۸/۰۲/۰۷
  • مریم

نظرات  (۲)

اسم وبلاگتم این بهتر شدنو تداعی می‌کنه تو ذهن
پاسخ:
آره همیشه دنبال بهتر بودنم 
چقدر عالیه که مریم بهتر  میشی :)  و قطعا میشی.اصلا آخرش ذوق کردم که گفتین امروز شروع می کنین...
پاسخ:
مرررسی ^_^

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">