مشاهده ی ملاقات من و یاسمن از سطح
امروز صبح یاسمن رو دیدم و هدیه هاشو دادم .خیلی ذوق کرد.مثل اینکه اصلا توقع نداشت کادو بدم بهش ! چون چند تا آیتم هم بود که دیگه کلا کف کرده بود!
چیزایی که براش خریدم:
کیف پول به پیشنهاد شباهنگ
یه فرشته ی پلی استر
کتاب
شلوارک!!
مایو !!!
این دو تای آخری خیلی باحال بود.مخصوصاً مایو :)) یه مایو براش گرفتم صادره از انگلیس.نمیدونم واقعا چرا این کارو کردم :))
عکساشون :
(اون چارخونه سفیده شلوارک و اون سفید صورتیه مایو میباشه)
یکی از دوستام نذاشت واسش کوله بگیرم گفت همینا رو براش بذار تو پاکت.اتفاقاً خوب شد نگرفتم چون امروز خودش با یه کوله ی فانتزی خوشکل اومده بود :)
+ البته من یه کتاب دیگه براش خریده بودم.اما از اونجاییکه قبل از هدیه دادن هر کتابی خودم باید بخونمش و هدیه گیرنده هم باید این اخلاق منو درک کنه،فهمیدم که کتاب مناسبی براش انتخاب نکردم.کتابه به طرز ناجوری مناسب خودم بود و حاضر نبودم به کسی بدمش.این عطر سنبل عطر کاج رو داشتم خودم.ولی چون همیشه مواظب کتابامم نو بود.حتی بوی کتاب نو هم میداد.داستانشم که دقیقا مناسب روحیه ی یاسی بود.این شد که چنین حرکتی زدم و کتاب " مفید در برابر باد شمالی" ِ عزیزم الان تو قفسه ی کتابام جا خوش کرده :)
+ یاسمن خییلی لاغر شده بود.راس میگن کانادا خورد و خوراک گرونه :دی
+ اخلاقش یه کم عوض شده بود :| عوضِ خوب نه ! عوضِ بد !
+بهم گفت مریم روم سیاه من واسه تو از اونجا هیچی نیاوردم :|
+ یک ساله قراره یه جزوه ی کوفتی آیلتس واسه من بیاره،حتی دیشب بهش یادآوری کردم گفت باشه میارم.امروز نیاورده بودش باز.دیگه قهر کردم با جزوه آوردنش.نخواستیم باو!
+ خوشحالم من و راضی
- ۹۶/۰۲/۱۵