زندگی بهتر

۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

نترسید، نیومدم دوباره ناله کنم:))

عرضم به حضور انورتون که این روزا داره با هیجان مثبت طی میشه و بالاخره برای یکی از اپلیکیشن هام دعوت به مصاحبه شدم و آلاگارسون نمودم و نشستم پای لپتاپ و دو ساعت به بونجورنو و چائو و اکسپریمنته گفتن ملت گوش دادم تا نوبتم شد و طی سه دقیقه فقط تونستم مقدمه ی کارمو بگم و خلاص.

ظاهرا که خوشحالم ولی ته دلم امید ندارم قبول بشم. برعکس اطرافیان که کلی جو دادن و دل منو خوش کردن. حالا نتایج که اومد میام یه دل سیر براتون حرف میزنم.

همین وسطا هم به زندگی مجردی مستقلی که برای خودم درست کرده بودم پایان دادم. الکی خوشحال نشید. ازدواج نکردم. فقط بعد از رخ دادن یکسری مسائل عجیب غریب و فضایی در منزل قبلی، تصمیمم بر این شد که با خانواده ی خواهر بزرگه م که تازه به شیراز نقل مکان کردن، زندگی کنم. یعنی مجبور شدم دیگه! و راستش خیلی هم خوشم نیومده از این کارم. خب سخته بعد از نه سال برای خودم زندگی کردن، که هر وقت دوس داشتم خوابیدم و بیدار شدم و رفتم و اومدم حالا یهویی اینجوری شده که عصرا که دارم میرم پیاده روی ازم میپرسن کجا داری میری !!!

اما دیگه باید سازش پیدا کنم و تلاش کنم برای بهبود شرایط زندگیم. الان که یه کم برگشتم عقب اما امیدوارم این برگشت به عقب مقدمه ی یه جهش اساسی باشه.

البته اینم بگم که همه ی این اتفاقاتی که داره توی زندگیم میفته بعلاوه ی کرونا، منو یه کم آروم تر کرده و این خوبه. زندگی داره واقعیت خودشو به من نشون میده و باعث میشه زیاد جدیش نگیرم.

ولی حالا علی الحساب شما دعا کنید که من پذیرش بگیرم و برم

 

 

  • مریم