ماجرا های استخر 1
+ چند سال پیش دوستم یه مدل شیرجه زدن بهم یاد داد که خیلی قشنگه.به درد عمق حداکثر 2 متر میخوره. باید تو آب گارد بگیری و با کف پا به کف استخر فشار بیاری بپری بالا و با سر و خیلی تیز بری زیر آب.وقتی شکمت خورد کف استخر تا جایی که تونستی مستقیم میری جلو بعد پاها رو باز میکنی و خیلی آروم و خوشکل میای بالا.این صحنه ی بالا اومدنش خیلی قشنگ و رویاگونه ست.
این دوستای جدیدم که باهاشون میرم استخر یه بار این حرکتو دیدن و دیگه ول کن نیستن.هر سری چند بار براشون شیرجه میزنم.کمرم درد گرفته.شاید حرکت اصولی و درستی نباشه! مثل اینکه بدنم داره آلارم میده که این کار رو ترک کنم !
+ کسی داره بهمون شنا یاد میده که خیلیا آرزوشونه مربیشون باشه ، من خیلی خوش شانسم
+چند روز پیش داشتم تو پیاده رو با دو تا از دوستام میومدم.یکی از پسرای سال بالاییم رو دیدم،اونم منو دید.گفتم سلام آقای فلانی.حتی سرشو بلند هم نکرد.فقط گفت سلام و رفت.حالا همین تو دانشکده بشدت پر رو هست و با چشم میخواد آدمو بخوره! یعنی یه حرکاتی ازش دیدم که این رفتارش برام خیلی عجیب بود! انگار فقط قصد ضایع کردن من پیش دوستامو داشت.خوبه دیگه بهش سلام ندم حالش جا بیاد؟
- ۹۶/۰۲/۱۶