تحولات مشکوک من
اتفاق خوبی که اخیراً در من رخ داده اینه که گرایشات مذهبی من قوی تر شده.حالا واقعاً نمیدونم اثرات سختی هایی بوده که این مدت متحمل شدم و امتحاناتم یا اینکه واقعاً دارم متحول میشم.فک میکنم از همون مراسم دعای کمیل شروع شد.حالا اکثر شب ها،نماز مغرب و عشا رو به جماعت میخونم.چهارشنبه شب ها حضور فعالی در جلسه ی قرآن خوابگاه دارم،به شدت منتظر مراسم دعای کمیل بعدی دانشگاه هستم،حتی امروز به خودم اومدم دیدم دارم عکس هایی که از سرچ عبارت "نماز در جبهه" باز شده بود رو نگاه میکنم!
خوبه اگر این حالم واقعی باشه و برام بمونه.
+تو جلسه ی قرآن بعد از اینکه یک صفحه ی خودمو قرائت کردم،یکی از بچه ها با خنده گفت این نشون میده دخترای مانتویی هم میتونن قرآنی باشن! بنظرم طرز تفکرش یه کم فرسوده بود.
++امشب آخر جلسه بحث ازدواج شد. مثل اینکه یه سری نهاد هایی تو دانشگاهمون هست دختر پسرای خوب رو واسه همدیگه کاندید میکنه:))
+++به این نتیجه رسیدم که قهوه جات بعد از ۶ هفت ساعت بر من اثر میذارن.امروز ساعت ۱۲ یه لیوان نسکافه ی غلیظ خوردم،الان اثر گذاشته! با این حساب باید صبح ها ساعت ۶ پاشم نسکافه بخورم :))
- ۹۵/۱۰/۲۳