154
يكشنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۵، ۱۰:۱۸ ب.ظ
اعتمادم رو به آدم های اطرافم از دست دادم.انگار دارم مرحله ی جدیدی از زندگی رو تجربه می کنم.تازه فهمیدم اطرافم چه خبره!
به آدم ها نباید اعتماد کرد،نباید حرفهای دلت رو براشون گفت،نباید از درونیاتت حتی به یک دوست صمیمی هم گفت!
باهات طرح دوستی میریزن و انرژی صرف میکنن تا باهات دوست بشن بعد ازت سوء استفاده می کنن!
بهت وعده ی الکی میدن و به وقتش میزنن زیر همه چی
دو رویی میکنن، قول میدن و عمل نمی کنن،بهت نا رو میزنن، بهت دروغ میگن، تو رو پیش بقیه سیاه می کنن،بعضی آدم ها نفرت انگیزن...
"شهرزاد،نرگس،دکتر ت" اسمتون رو فراموش نمیکنم :(
+تا اطلاع ثانوی به هیچ کس اعتماد ندارم، حتی اونایی که بهترین و خالص ترین به نظر میرسن!
+متاسفانه من اشکم دم مشکمه
+انقدر خسته م که دلم میخواد سال ها بخوابم
+گاهی تصور میکنم جایی روی آسفالت دراز کشیدم و یه غلتک، خیلی آروم از روم رد میشه.آنقدر آروم که له شدن سلول هامو حس کنم.دوست دارم همه ی وجودم تخلیه شه
- ۹۵/۰۷/۱۸
کلا حرف نزنم راحت ترم