153
وقتی خسته و خوابالود توی اتوبوس نشسته بودم و مثل راننده ی اتوبوس منتظر بودم که چراغ سبز شه،پسر جوونی رو دیدم که سعی داشت با ماشین ۲۰۶ش از بین سایر ماشین ها راهی پیدا کنه و به مسیرش ادامه بده.طرز خم شدنش روی فرمون و سرک هایی که با حرکات تند به بیرون و سمت چپ میکشید بنظرم خنده دار اومد.فکر کردم اگر یکی از بالا ما آدم ها رو نگاه کنه تصاویر مسخره ای رو میبینه.آدم کوچولوهایی که سوار قوطی های فلزی شدن و سعی دارن از همدیگه جلو بزنن تا به مقصدشون برسن.توی این مسیر کلی حرص میخورن و بی قانونی میکنن و فکرشون رو با موضوعات مربوط به عبور دادن قوطی از یه خیابون باریک یا پیدا کردن جایی واسه پارک کردن قوطی ها مشغول میکنن.بعضی هاشون حتی به همدیگه فحش میدن!
جالبه که پا داریم،میتونیم راه بریم،بدوییم و بپریم... اما واسه کوتاهترین مسیرها هم یه قوطی بزرگ و دست و پا گیر رو دنبال خودمون می کشیم اینور و اونور
+این نوشته اهمیت و ضرورت قوطی ها رو زیر سوال نمیبره اما طرز استفاده ی ما از ابزارهایی که در اختیار داریم همچنان زیر سواله!!
- ۹۵/۰۷/۱۰