زندگی بهتر

تلخ و شیرین

چهارشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۰۲ ب.ظ

امروز دوباره ارائه داشتم،خونرسانی،تخلیه ی وریدی و عصبدهی و همچنین نکات بالینی مثانه!از اونجایی که خیلی بی نظم و بی ادب شدم فقط پاورپوینت درست کردم و اسلاید چیدم پشت سرهم،بدون هیچ مطالعه ای!کتاب انگلیسی و فارسیم هم دانشکده بود! چهل و پنج دقیقه زودتر از زمان کلاس رسیدم دانشکده و شروع کردم تند تند مطالعه کردن.بچه های سال بالایی هم تو اتاق بودن اما چون دیدن یه کم استرس دارم آروم بودن و باهام حرف نمیزدن.تا اینکه پریسا هم کلاسیم اومد.گفتن خصوصیات این خانم هم که کلا یه پست وقت می بره! تا دید من درگیرم سریع اومد کنارم منو به حرف گرفت و از اونحایی که تا حالا اخلاقشو شناختم بهش گفتم میشه لطفا باهام حرف نزنی،موقعیتم اضطراریه!بعدش ولی، لاله که خیلی خیرخواهه،اومد و کمکم کرد.خلاصه اینکه ارائه عالی بود و برخلاف اون چیزی که فکر میکردم دوباره خانم دکتر خوشش اومد.بعدش پورملک ارائه داشت که معلوم نبود چیکار کرده که فایلش بد سیو شده بود و باز نمی شد.انقد خندیدیم که قیافه هامون قررمز شده بود.آخه من که ارائه داشتم هی حرص میخورد و میگفت سریع باشم که وقت اون گرفته نشه! وای قیافه ش دیدنی شده بود،اعتماد بنفسش منهدم شد.
برگشتنی جلوی در دانشکده آقای مرادی رو دیدم.سال بالایی سابق،هم دانشگاهی فعلی! این آقا یکی از با ادب ترین و با فرهنگ ترین آدماییه که تا حالا دیدم،جزء معدودترین آدماییه که ازش خوشم میومد.سلام و احوالپرسی بسیار مودبانه داشتیم.
بعد از ظهر با اینکه قرار بود بیام خونه،اما خوابم برد،خواب بی موقع،تو خواب همش نگران بودم دیرم بشه!یه خواب خییییلی خییییلی بد دیدم،آنقدر بد که باورم نمیشه! دور از جون بابا،خواب مرگ بابا بود،دور از جونش.نمیدونستم دارم خواب می بینم،وقتی خبرشو بهم دادم انگار همه جا سیاه شد،انگار خون به مغزم نرسید و فلج شدم.هر چی الهام رو صدا می زدم نمی شنید.تا اینکه با ناله از خواب بیدار شدم و همچنان الهام رو صدا می زدم.الهام که اومد دستامو گرفت و براش گفتم چه خوابی دیدم.زودی دویید و برام آب آورد.خیلی گریه کردم،شوک بدی بود.کلی دورم جمع شدن هم اتاقیا که گریه نکن،خواب بوده،صدقه بده،پاشو برو خونه و... 
بعد که حالم عادی شد لباس پوشیدم و راه افتادم.از کافه نادری کاپوچینو خریدم که برخلاف همیشه خیلی تلخ بود و کاممو تلخ تر کرد.منم نخوردمش!


+یه استراحت کوتاه و بعد امتحان توراکس! 


  • ۹۴/۰۹/۲۵
  • مریم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">