زندگی بهتر

Bad day

چهارشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۴، ۰۱:۱۱ ق.ظ


از قدیم گفتن هر کی خربزه میخوره پای لرزشم می شینه.

خربزه ای به اسم آناتومی و لرزی به اسم تشریح جسد! راستش قبل از قبولی هیچوقت بطور جدی به تشریح فکر نکرده بودم.حتی بعد از قبولی هم تشریح رو بعنوان بخشی از درسم پذیرفتم و سعی کردم راحت برخورد کنم.یعنی با این دید میرفتم سالن تشریح که ما داریم کار علمی میکنیم و این آموزش ها و تشریح کردن ها یه تلاشه واسه آموزش مهمترین بخش علم پزشکی به کسانی که قراره بعنوان پزشک جون آدم ها رو نجات بدن.هیچ وقت حس بدی بهم نداد.اول تعجب کردم،اما بعد باعلاقه پیگیری کردم.اگه بوی بد فرمالین نبود حتما وقت بیشتری رو توی سالن تشریح میگذروندم.اما امروز قضیه فرق داشت.چیزی که امروز یاد گرفتیم فیکس کردن جسد بود! یعنی آماده کردن یک جسم مرده اما تازه، برای مطالعه! ینی پیدا کردن شریان فمورال و تزریق فیکساتور،یعنی بوی مرده،دیدن خالکوبی های روی دستش،پای سوخته ش،برچسب اسمش بنام ناشناس و حدس هایی که میشد زد! بعد تازه اینا قسمت خوب ماجرا بود.ماده رو با پمپ تزریق میکردن و سعی بر این بود اونقدر ماده تزریق بشه که جسد پر بشه و باد کنه! چندش آور بود.بدترین صحنه ای که دیدم یه جسد باد کرده بود که روی دست راست خوابونده بودن و پشتش به من بود!!!چند تا از پسرای پزشکی هم هی سرک می کشیدن که این پروسه ی نازیبا رو بیینن که همگی با تشرهای افشین فر برمی گشتن بیرون!

اینم یه کار علمی بود اما با روحیه م سازگاری نداشت.اسلاید های رنگی بافت،زیر میکروسکوپ رو خیلی بیشتر می پسندم;-) 

  • ۹۴/۰۹/۲۵
  • مریم

نظرات  (۱)

بله مشخصات و ویژگی های خاص همون مرده ست که آدم رو با خودش درگیر می کنه حالا چه بسا اگه امکانش بود مثلا زندگی نامه طرف هم یه دور بخونیم دیگه بدتر...
پاسخ:
وای نه،به هیچ عنوان دوست ندارم سر از زندگی سابق این اجساد در بیارم.همین که در جریان زندگی فعلیشون هستم کافیه ;-)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">