زندگی بهتر

ایستگاه بهشت

پنجشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۵، ۰۲:۳۰ ق.ظ

1- آیا در مسیر درستی هستم؟ 

2- پای راستم درد میکنه، در واقع انگشت شست یا شاید هم شصت پای راستم درد میکنه. چرا؟ چون امروز بد راه رفتم.تمام بعد از ظهر داشتم تلاش میکردم جوری راه برم که روی سنگ های صیقلی کف مجتمع سُر نخورم و نتیجه ش شده این درد.

3- یکی دو هفته ای میشه که درس نمیخونم.عوضش افتادم دنبال فیلم دیدن و کتاب خوندن و وبگردی باطل.البته باطلِ باطل هم که نه.مثلا سعی کردم یاد بگیرم چجوری میشه مراقبه کرد.یکی گفت مثنوی بخون کمکت میکنه اما نمیدونم چرا تو کتابخونه ی خوابگاه و دانشکده مثنوی پیدا نمیشه.فک کنم اگه حافظ بخونم هم خوب باشه. ولی خب در حال حاضر دارم " داستان سیستان " رضا امیر خانی رو میخونم.این رضا امیر خانی خیلی خوبه.من که دوستش دارم.اکثر کتاباشو خوندم.ولی معروفترین کتابشو هنوز نشده که بخونم. 

4- آخر هفته ها خیلی خودمو اذیت میکنم.شب بیداری میکشم و جبرانش هم نمیکنم.دیروز مدیر گروهمون میگفت بنظر خودت شماها دانشجوی post graduate هستین؟ منم گفتم نه :|

(مدیر گروهمون از عبارت post graduate خیلی خوشش میاد و حاضر نیست به جاش بگه تحصیلات تکمیلی )

سوال من اینه که دانشجوی تحصیلات تکمیلی باید چه جوری باشه؟

ولمون کنین بابا.تمام انگیزه هامو سوزوندن، خسته م کردن، امیدمو ازم گرفتن ،حالا میگن شما پرفکت نیستین.نه اینکه خودشون پرفکتن! به مدیر گروهمون گفتم تا حالا شده تو این گروه کسی تشویق بشه؟ تا حالا کسی تحسین شده؟ لازم نیست جار بزنید،ولی اگر یکی یه حرکت خوبی کرد در گوشش بگین هی فلانی آفرین، ما حواسمون بهت هست.

5- اصلا هر چی سعی کنی بهتر بشی بیشتر تخریب میشی.از بس فضولن و  حسودی میکنن.به من چه که کی چیکار میکنه؟ من سرم تو کار خودمه، ولی نمیدونم چرا بقیه سرشون تو کار خودشون نیست! 

شما فکرشو بکن،تلگراممو پاک کردم،بعد همکلاسیم به هر استادی که میرسه بحث رو باز میکنه و با خنده میگه که فلانی تلگرامشو پاک کرده! واقعا منظورش چیه؟ من که نمی فهمم.اصلا قصدش چیه؟ 

هر کسی تلگرامشو پاک کنه یعنی به تازگی از یه رابطه اومده بیرون؟ کام آآآن! آدما رو با دید محدود خودتون نبینید! گور پدر رابطه! چه ربطی داره اصلا؟

هر کسی تلگرامشو پاک کنه یعنی سرش یه جای دیگه گرمه؟

حذف کردم چون فکر کردم وقتمو جور دیگه ای بگذرونم بهتره.حذف کردم چون حجم زیاد  اطلاعاتی که از کانال های خوبی که عضو بودم برام بی استفاده شده بود.حذف کردم که به جاش شبا زودتر بخوابم! که به جاش کتاب بخونم.کتاب واقعی! حذف کردم چون دلم خواست.مگه من میگم تو چرا فلان کارو کردی؟ به تو چه اصلا؟ 

6- دیروز وسط کلاس، وسط کلام استاد، مائده اومده تو کلاس که یه کلید اینجا جا نمونده؟گفتیم نه! خب جوابتو گرفتی راهتو بکش برو دیگه! وایساده با لودگی میگه استاد زمان ما ، حق نداشتیم کتاب فارسی بیاریم سر کلاس، چطور شده این بچه ها کتاب فارسی میخونن؟ استاد لبخند زد ولی من با صدای بلند گفتم خانم فلانی لطفا وقت کلاس ما رو نگیر! 

منظورش از زمان ما پارساله. بعد انگار مثلا این خانم کتاب تکست میاورده و بلد هم بوده بخونه!!! کیه ندونه همه شون کتاب فارسی میخوندن ولی  تکست می آوردن سر کلاس که استاد رو خر کنن. 

عصری هم که بر میگشتم خوابگاه،دیدمش یه تیپ خفن زده بود داشت می رفت بیرون.بهش گفتم مواظب خودت باش هوا خیلی سرده.با یه حالت فخر فروشانه ای گفت یار که باشه گرمای عشقش آدمو گرم میکنه! من واقعا نمیدونم کدوم اسکولی یار اینه :| 

ولی یه سوال

واقعا تیپ زدن و آرایش دخترا انقدر واسه پسرا مهمه؟مهم نیست چی تو کَلّشه؟ مهم نیست سطح شعورش چه قدره؟ 

آها!! خب اینا هم مهمه اما بالاخره باید خوشکل و سانتی مانتال هم باشه دیگههه :|


7- فکر لعنتی اپلای کردن ولم نمیکنه.همش تو سرمه.ولی حوصله شو ندارم.راستش تا الان نتونستم آینده ی درستی رو واسه خودم تصور کنم.حتی تا دو سال دیگه رو هم نمیتونم تصور کنم.قبلا میدونستم چی میخوام.همیشه خودمو توو طبقه ی هشت دانشکده پزشکی تصور میکردم.اما الان نمیدونم چی و کجا رو تصور کنم.اینجوری که مامانم داره جهیزیه میخره احتمالا باید یه آپارتمان یه خوابه ی اجاره ای رو وسطای شهر تصور کنم :|

8- عصری توو اتوبوس،چشمامو بسته بودم و به چیزای خوب فکر میکردم.سعی میکردم آروم باشم.درست لحظه ای که چشمامو باز کردم اتوبوس تو ایستگاهش متوقف شد.فک میکنین اسم ایستگاهش چی بود؟ ایستگاه بهشت!

  • ۹۵/۰۹/۰۴
  • مریم

نظرات  (۳)

چقدر تو خوبی :-)) نمیشه قسمتی از وقت آزادی که از پاک کردن تلگرام بدست آوردی، بعد از مراقبه و کتاب خوندن، بیشتر وبلاگ بنویسی ؟ لال بشم اگه مسخره کرده باشم.. جدیه جدی :-)
اول اومدم بگم از بند ۵ خیلی راضی ام... میدونی که؟ :-D ...بعدش دیدم از ۶ و ۷ هم راضی ام.
از مامانت راضی تر، خدا حفظش بکنه :-)
مسیرت درسته
پاسخ:
حالا که انقدر خوبم باشه وبلاگم مینویسم :))
توو بند 5 تونستم تا حدی خودمو تخلیه کنم :D خدا ازت راضی باشه دکتر :))
مرسی خدا همه ی مامانا رو حفظ کنه ولی اگر مامان من دست برمیداشت از این کاراش خیلی بهتر می شد!
امیدوارم 
با این شماره گذاری، حسی که خواننده ها موقع خوندن پستام بهشون دست میده بهم دست داد :)))))
خیلی خوبه این جوری :دی
پاسخ:
می بینم که دانشجویی که شب بیدار نباشه دانشجو نیست! 
آره خودمم خوشم اومد.از اونجایی که در نوشتن نمیتونم پیوستگی رو حفظ کنم و هر چی دارم میریزم وسط ! این روش بسی خوب است 
تلگرام واقعا مزخرفه.ضرراش خیلی بیشتر از فایدهاشه.منم دیشب کلا پاک کردم

پاسخ:
راستش من چنین حسی بهش نداشتم،ایراد از من بود 
ولی به هر حال بهت تبریک میگم:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">