زندگی بهتر

حس نا امنی

پنجشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۰۱ ق.ظ

سرپرست خوابگاه کلید اتاق رو ازم گرفته،کلید ندارم در رو از پشت قفل کنم.کلیدمون گم شده،مجبور شدم کلید سرپرستی رو بگیرم که دیشب اومد ازم گرفتش.گفتم کارتمو گرو میذارم کلید دستم باشه،قبول نکرد و عوضش یه داستان واسم تعریف کرد.گفت چند سال پیش تو یکی از خوابگاه ها،یه دختره که تازه از حمام اومده بوده بیرون میره تو اتاق و در و از پشت قفل میکنه.شروع میکنه موهاشو سشوار کشیدن که یهو برق میگیردش و میفته میمیره.از اونجایی هم که در رو قفل کرده بوده و کلیدی تو سرپرستی نبوده تا ۳ روز جسد دختره رو زمین میمونه و بعد هم که متوجه میشن با وضع بدی روبرو میشن و.... بعدم گفت از اون تاریخ به بعد، اداره همیشه چک میکنه که هر اتاق یه کلید تو سرپرستی داشته باشه.

البته من از این داستان هیچ عبرتی نمیگیرم، فوقش میتونم موهامو خشک نکنم اما اینکه در رو قفل نکنم هرگز!

جالب اینجاست که این ماجرای قفل کردن در رو توی خوابگاه قبلی نداشتم.فک کنم بخاطر این بودش که اونجا سیستمش فرق میکرد.واحد به واحد بود و واحد ما ۴ تا اتاق داشت.ولی اینحا یه راهرو درازه و کلی اتاق.بعلاوه ی اینکه اونجا بندرت تنها میشدم ولی اینجا دائم تنهام.

الانم دو تا آقا دقیقا پشت در اتاق من دارن برق کشی میکنن،در هم قفل نیست.واقعا حس بدیه!!!

  • ۹۵/۰۶/۰۴
  • مریم

نظرات  (۷)

سرپرست خوابگامون به جای یه کلید یدک،چند تا یدک داشت
پاسخ:
چه خوووب
این سرپرست ما هم زیادی شلوغش کرده دیگههه 
من از همین چیزهای خوابگاه بدم میاد :|
پاسخ:
قانونه خب:))
ولی مزخرفه
سلام
بالاخره اونام دنبال دردسر نمیگردن دیگه خودمونو جاشون بزاریم مجبورن بعضی وقتا بد خلقی یا همچین کارایی کنن...
میشد کلید رو بهتون بده برید بیرون یه کپی کنید البته :)
پاسخ:
سلام
آره امروز میرم کپی میکنم.مجبووورم
بنظر من سرپرسته قضیه رو خیلی بزرگش کرده !!! شیفت که عوض شد رفتم از این یکی سرپرسته کلیدو گرفتم :دی

قفل کردن هم مانع از ورود جن های سیاه که کنج بالای اتاق میشینن، نمیشه :-)))
پاسخ:
آره  میدونم:))
ولی من گاهی از چیزای واقعی بیشتر از خیالی میترسم

هیچ وقت تو خوابگاه نبودم اما همیشه دلم میخواست تجربه اش کنم . انشالله که اتفاقی نمیفته بد به دلت راه نده .
پاسخ:
مگه قرار بود اتفاقی بیفته؟؟!!

کلی گفتم منظور به اتفاق افتادن نبود !!!
پاسخ:
آها:))
خوابگاه تون یاالله ست؟؟:)))
اون دختر دوستی نداشتی تو اون خوابگاه که بفهمن سه روزه نیست؟!:/
تازه ما کلید رو داریم،خیلی وقتا از خوابگاه که میریم بیرون اصن در رو قفل هم نمیکنیم :))

پاسخ:
آره :)))))))))))))))))))
اتفاقا بعد که خودم بهش فک کردم دیدم خیلی گول مالیده سرم با این داستان تخیلیش!!!
شما دیگه خیلی رها هستی :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">