زندگی بهتر

کمی قبل از غروب جمعه

جمعه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۵، ۰۲:۵۸ ب.ظ

احساس خستگی میکنم.از اینکه نمیتونم تمام قد از حقم دفاع کنم ناراحتم.راستش رو بخواهید دلم یک دل سیر گریه کردن میخواد.مشکل من اینجاست که نمیتونم واسه کسی درد دل کنم و گریه کنم.غرورم نمیذاره.اصلا همچین چیزی تو اخلاقم نیست.شاید رفتم شاهچراغ و گریه کردم اونجا.کی به کیه؟

احساس تنهایی میکنم.مامان و بابا و دو تا خواهر و یه داداش و چند تا دوست صمیمی و غیر صمیمی،هیچ کدوم کافی نیستن.هیچکدوم اونی نیستن که بتونم باهاشون راحت باشم.به هیچ کس نمیتونم حرفهامو بزنم.سخته برام

من با این احساس تنهایی چیکار کنم؟با چی پرش کنم؟با درس؟با فیلم دیدن؟با وبگردی و چت کردن با این و اون؟ با چی؟

  • ۹۵/۰۱/۲۰
  • مریم

نظرات  (۹)

منم اوایل نمیتونستم با کسی دردودل کنم ولی بعدها دوستی پیدا کردم که همه چیز رو تونستم براش بگم...

راستش بعضی بغض ها و دردها رو سخت میشه تسکین داد ولی گاهی تظاهر به بیخیالی میتونه به آدم کمک کنه...

پاسخ:
من قبلا چنین دوستی داشتم ولی دوستی بینمون ضعیف شد
تظاهر به بی خیالی خوب نیست.من با همین کارا به چنین خلائی رسیدم!
ممنونم ازت:)
  • ماهی سیاه کوچولو
  • سخته
    خیلی وقتا خودم و بعضی از دوستهام اینجوری هستیم
    تازه ما پسریم
    دارم فکر میکنم راهی به ذهنم نمیرسه زیاد
    خیلی آدم مذهبی ای نیستم اما شاید همینجوری پاشین یه نمازِ دلی بخون بد نباشه
    http://betterlife.blog.ir/post/%D8%AC%D8%B2-%D8%AA%D9%88-%DA%A9%D8%B3%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA
    اینو هم بخونین :)
    پاسخ:
    وای مرسی بابت لینک:)
    من اگه پسر بودم مطمئنا سیگاری بودم الان:))
    گاهی باید به وضوح آدم برای خودش تکرار کنه حرفاشو...درددل کردن برای خودمون...نه تو دل هاااا واقعا حرف زدن با خود!

    شاید یکم تسکین بده...شاید...

    پاسخ:
    خودم که میدونم همه چیز رو
    شاید گاهی آدم راه حل بخواد
    مرسی:)
    مشکل اصلی کدومه؟ دفاع از حق‌م یا درد دل کردن؟
    دفاع از حق که کار آسونی نیست.
    اما درد دل کردن حتما باید با گریه باشه؟ نمیشه خیلی جدی و رسمی درد دل کرد؟ البته با کسی که واقعا لیاقت شنیدن داشته باشه.
    پاسخ:
    خب من نتونستم از حقم دفاع کنم و دلم گرفت.یه سری مسائل دیگه هم از قبل بود که باعث شد نیاز به حرف زدن با کسی داشته باشم.انقد دلم پر بود که گریه م گرفته بود.بعضی وقتا درد دل نمیکنم چون ممکنه بوی غر غر کردن به خودش بگیره.
    موقعی که نتونستم با کسی دردو دل کنم رفتم مشاور کلی باهاش حرف زدم،
    اصلا سبک شده بودم:)
    پاسخ:
    نه حرفای من اونجوری نیس که مشاور نیاز بشه 
    مرسی:)
    باید بتونی از حقت دفاع کنی
    سر بیگناه پای دار میره بالای دار نمیره
    من به خاطر رسیدن به حقم ازم شکایت کردن و ...
    پاسخ:
    بعضیا انقدر حق رو ناحق میکنن که دیگه جایی واسه دفاع باقی نمیمونه :(

    یه دوست ناشناس و ندیده و نشناخته نیاز داری برای اینکار...میدونیکه چجوری منظورمه؟
    یعنی یکی که دوستت باشه، اما نه همو دیده باشین نه همو بشناسین، بعد راحت میتونی با خیال راحت همه چی رو بگی... :دی
    من خودم یکی رو اینجوری دارم، و خودمم یکی از اونام :))
    (البته طرف باید آدم ساده و درستی باشه، درددلاهم بدون آدرس و غیرقابل شناسایی)
    پاسخ:
    مسئله آدمش نیست.
    من توانایی حرف زدن راجع به بعضی چیزا رو ندارم 
    همچین افرادی رو هم توی زندگیم دارم البته:)
  • مرتضی استاجی
  • همون شاهچراغ خوب راهی بود
    پاسخ:
    نرفتم،ولی حالم خوب شد دیگه :)
    امیدوارم الان بهتر باشید. :)
    پاسخ:
    خوبم:)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">